
من عاشق کسی میشم که تنهایم رو بشناسه...
دروغکی عاشق نشه احساس من رو بشناسه...
من عاشق کسی میشم،که آرایش نمیکنه
زود خودشو توی دل بقیه جا نمیکنه
من عاشق کسی بودم که حس و حال نداشت واسم
وقتی باهاش حرف میزدم،گریه نگه میداشت واسم
من عاشق دلی میشم،که دلواپس بشه برام..
وقتی بگم جدا بشیم،بارون بباره باز برام
وقتی میشینم ی گوشه،بدونه که اونو میخوام
سر بذاره رو شونم و بگه منم تو رو میخوام
من عاشق کسی بودم که چشماشو بروم می بست
تنها که موندم تو خونه فوری در و به روم می بست
من عاشق قفس بودم،تو کنج خونه حبس بودم
خوابش و هر شب می دیدم،شاید واسش هوس بودم
عاشق اون کسی که شب،آغوشم و صدا کنه
وقتی میگم عاشقتم ،به عهد خود وفا کنه
عاشق اون گیسو پری،عاشق چار قدش بشم
عاشق چادر نمازش،فدای چشمونش بشم
وقتی میگه خدا خدا،اسم من و یادش نره
وقتی که گریه میکنه،خنده هاشو یادش نره
من عاشق کسی بودم،که دستم و تنها گذاشت
قلب منوروی زمین،تو باتلاقی تنها گذاشت
من عاشق کسی میشم که عفتش مقدسه
چادر سیاه رو سرش،حجابی از لطافته
ادامه دارد دوستان..
بعدا مینویسم
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: دل نوشته هام، ،
